این واقعیت را نباید از نظر دور داشت که شیعه از فرهنگ ادعیه و زیارات بسیارغنی برخوردار است ، به طوری که هیچ یک از فِرق اسلامی از این مقدار ادعیه و زیارات ، بهره مند نیستند . این نشان از چهره معنوی تشیع و عرفان شیعی است که خلوص دینی و تزکیه نفس را در جامعه تشیع قوت می بخشد .
دعا جایگاه والایی در میان امامان علیهم السلام داشته و از برخی از آنان ادعیه فراوانی نقل شده است در کارنامه امام هادی ( ع ) نیز دعا و زیارت از تربیت شیعیان و آشنا ساختن آنها با معارف شیعی ، نقش عمده ای ایفا کرده است . این دعاها به جز راز و نیاز با خدا ، به صورتهای مختلف ، به پاره ای از مسائل سیاسی – اجتماعی نیز اشاراتی دارد ، اشاراتی که در حیات سیاسی شیعه بسیار موثر بوده و به طور منظم ، مفاهیم خاصی را به جامعه تشیع القاء می کرده است . اینک به چند نمونه از مسائل مطروحه در این دعاها اشاره می کنیم :
افزون بر صلواتهای مکرر بر محمد آل محمد ( ع ) که در این دعاها و تقریبا تمامی ادعیه ائمه اهل بیت
( ع ) وجود دارد – نسبت به ارتباط محکم و ناگسستنی میان امت و آل محمد ( ع ) تاکید خاصی شده است . به عنوان نمونه ، قطعه ای از یک دعا را ملاحظه فرمایید :
اللّهُمّ فَصَلَّ عَلی مُحَمَد وَ آلِهِ وَ لا تَقطَع بینی و بَینَهُم فِی الدُنیا وَ الآخِرَة و اجعَل عَمَلی بِهِم مُتَقَبَّلا .(1)
پروردگارا ! درود فرست بر محمد و آل محمد ( ع ) و ارتباط میان من و ایشان را در دنیا و آخرت قطع مفرما و اعمال مرا به خاطر ایشان قبول فرما .
در زیاراتی که ازامام هادی (ع ) روایت شده ، به طور مکرر بر این معنا تاکید شده و اهل بیت رسول خداعلیهم السلام به معنای خاص آن ، با تعبیرهایی همچون : " معدن الرّحمة، خُزان العلم ، قادةالاُمم ، ساسة العباد، امناء الرحمان ، ائمة الهدی ، وَرَثة الانبیاء و حجج الّله علی اهل الدنیا و الاخرة والاولی " وصف شده اند،(2) همچنین در همین زیارت ، خطاب به ائمه هدی ( ع ) آمده :
أشهَدُ أنَکُمُ الأئِِِمَةُ الّراشِدوُنَ ، المَهدیوُن المَعصومون ، المُکرّمون ، المُقرّبون ، المُتّقون ، الصّادقون ، المصطفون ، المطیعون لِلّه ...
گواهی می دهم که شما امامان، مرشد ، هادی ، معصوم ، بزرگوار ، مقرب نزد خدا ، پرهیزگار ، راستگو ، برگزیده و مطیع خداوند هستید .
ادامه این فقرات ، علاوه بر آن که خصایص ائمه طاهرین علیهم السلام را بیان کرده ، شیعیان را با تعریف دقیق امام و خصوصیاتی که باید دارا باشد آشنا می سازد .
در بخشی دیگر به شیعیان می آموزد که امامان خود را در جایگاهی بدانند و در شهادت نسبت به آنها ، می گوید :
وَجاهَدتُم فِی الّلهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتّی أعلَنتُم دَعوَتَهُ وَ بَینتُم فَرائِضَهُ وَ أقَمتُم حُدودَهُ وَنَشرتُم شَرائِعَ أحکامِهِ وَ سَنَنتُم سُنَتَهُ ... وَ فَصلُ الخِطابِ عِندَکُم وَ آیاتُ اللهِ لَدَیکُم وَعَزائِمُهُ فیکُم وَ نورُهُ وَ بُرهانُهُ عِندَکُم وَأمرُهُ إلَیکُم . ( شهادت می دهم ) که شما آنگونه که سزاوار بود جهاد کردید ، تا آنجا که دعوت خداوند را آشکار نمودید ، احکام الهی را روشن ساخته ، حدود الهی را اقامه کردید ، شریعت الهی را نشر دادید و سنتهای خداوندی را استوار نمودید ... فصل الخطاب و آیات الهی نزد شماست ، استوانه های خداوند در میان شماست ، چنان که نور و برهان خداوند هم نزد شماست و امر خداوند به شما واگذار شده . بدین ترتیب از دید امام ، معارف حقهء الهی را تنها در مکتب اهل بیت پیامبر(ع) می توان یاد گرفت . در این صورت تنها کسانی بر حقّند که پیروی از مکتب و تعلیمات این خاندان پاک کرده باشند و گرنه مارق و از جادّه حق کنار افتاده اند ؛ فَالرّاغِبُ عَنکُم مارِقُ وَاللاّزِمُ لَکُم لا حِقُ .(3)
از آشکارترین مفاهیم مقبول شیعه ، مبارزه با ستم است . این مطلب به روشنی در دعاهای رسیده از امام هادی علیه السلام به چشم می خورد . دعایی مانند " دعاء المظلوم علی الظالم " به طور مستقل ، دعایی است که از خداوند بر ضد ستم ستمکاران و جباران استمداد شده است . این درست است که در دعای مذکور ، از میان بردن ستم به خدا واگذار شده ، ولی در واقع ، می تواند هدف ازآن ، آگاه کردن مردم از وجود ستم و وجوه مختلف آن در جامعه باشد که این خود قدم اساسی برای از میان بردن آن است . این دعا به دنبال ستم و اهانتی که از طرف متوکل نسبت به امام ( ع ) روا داشته شد ، از سوی آن حضرت انشاء شد که آشکارا جنبه سیاسی دارد . متن دعا ذیلا از نظر خواننده محترم می گذرد .
فَها أنَا ذا یا سَیدی مُستَضعَفٌ فی یدَیهِ مُستَضامٌ تَحتَ سُلطانِِِهِ مُستَذِلُّ بِعِنائِهِ مَغلُوبٌ مَبغی عَلَی مَغضوُبٌ وَجِلٌ خائفٌ مُرَوُّعٌ مَقهوُرٌ ... فَأسئَلُک َیا ناصِرَ المَظلوُم المَبغی عَلَیهِ إجابَةََََ دَعوَتی ، فَصَلَّّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ خُذهُ مِن مَأمَنِهِ أخذَ عَزیزٍ مُقتَدِرٍ وَافجأه ُ فی غَفلَتِهِ مُفاجِئَةَ مَلیکٍ مُنتَصِرٍ وَاسلُبهُ نِعمَتَهُ وَ سُلطانَهُ وَافضَض عَنهُ جُموعَهُ وَ أعوانَهُ وَ مَزَق مُلکَهُ کُلَ مُمزَقٍ ... وَ اقصِمهُ یا قاصِمَ الجبابِرَةِ وَاهلُکهُ یا مُهلِکَ القروُنِ وَاَبِرهُ یا مُبیر الأُمَمُ الظّالِمَةِ وَاخذُلهُ یا خاذِلَ الفِئاتِ الباغیة...(4)
1- مصباح المتهجد ، ص 239 .
2- من لا یحضره الفقیه ، ج 2 ، ص 60 .
3- مسند الامام الهادی علیه السلام ، ص 249 .
4- همان ، صص 190-189 .